وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

به سلامتی استاد...

به سلامتی استادی که براش 8 نمره جواب دادم بهم 10.5 داد!!!

سلامتی استادی که سرجلسه امتحان دید برگم سفیده، اومد درگوشم گفت نگران چی هستی؟....اسمتو بنویس بقیش بامن!


ولی حیف که از خواب پریدمو بقیه شو نفهمیدم چی شد...!!!

فصل زیبایی

درود بر دوستان جان


یلداتون مبارک. روزتون خوش. احوالتون خوب.



بالاخره قالب وبلاگ هم عوض شد؟ به مناسبت عید یلدا و فصل زمستون این قالبو انتخاب کردیم. نظرتون چیه؟ قشنگه؟!! البته یه سری اشکال داره که رفع میشه.


بیاین تو این روزای فرجه یکم بیشتر دور هم باشیم تا احساس تنهایی نکنیم.

شب یلدا فرخنده باد...

سلام به همه ی دوستا و همکلاسی های عزیز

آخه چقدر درس میخونید!!!

حداقل امشب رو بیخیال درس شید!!!



   


یلداتون مبارک

آیا میدانستید گیاه عاشق هم وجود دارد؟؟!!

م

در نواحی بی آب و علف مکزیک گیاه عجیبی می روید که آن را «گیاه عاشق» می گویند. همانطورکه انسان و حیوان عشق ورزی می کند، این گیاه نیز عاشق می شود. گیاه عاشق بوته تیغ دار عجیبی است که همیشه در پای بوته مخصوصی می روید. اگر این گیاه را از محل خودش برداشته و پای بوته دیگری بکارند، گل های زرد رنگ آن پژمرده شده و بوته آن خشک می شود. عشق بازی این گیاه یک ماه بیشتر نیست.
گل هایش به رنگ زرد تند و برگ های سبز مایل به سیاه دارد. این گیاه بعد از آنکه به مرحله بلوغ رسید و به حد کافی رشد کرد، بدور بوته گیاه دیگری که همیشه پهلویش می روید، حلقه می زند و بعد از یک ماه از آن باز شده به حال اول خود می ایستد. حال اگر قبل از رشد گیاه همان بوته مخصوصی را که گیاه زرد رنگ عاشق آنست از پهلویش جدا کنند، بعد از چندی از فراق و دوری آن خشک شده و از بین می رود. اگر در دوران عشق بازی صحراهای خشک مکزیک را بنگریم، در نقطه های دور از یکدیگر بوته های گیاه های عاشق را می بینیم که به دور معشوق خود حلقه زده اند

اصول محاسبات...

دیروز ساعت ۳ میانترم اصول محاسبات داشتیم. یه چنتایی واسه اولین بار بود که این امتحانو تجربه میکردن! اما درصد بیشتر تجربه قبلی داشتن، مثل آرمین فلاح که پیر اصول بود.

امتحان با یه ربع تاخیر شروع شد و بچه هایی که واسه امتحان دادن اومده بودیم به همراه چنتا الاف... شروع به تقویت روحیه کردیم.

همه پر از استرس بودیم و خودمونو با شعارهایی مثل، توپ... تانک... فشفشه... نبوی...(اصول باید پاس بشه) و دیگر شعارها تقویت میکردیم.

بالاخره استاد نبوی وارد سالن شد و بچه ها هم با صلوات ورود استاد رو اعلام کردن که این امر باعث عصبانیت استاد شد و جمله ی معروف رو به زبان آوردند: "حرف نباشه..."

امتحان شروع شد ولی همون الافهایی که گفتم دقیقا 3 ساعت منتظر بودن تا ما امتحانمون تموم بشه و به حال و روز ما بخندن. ولی خدایی دمشون گرم، خیلی حال دادن، اصلا روحیه مونو عوض کردن.


 خلاصه میانترم اصول هم گذشت.
اونایی که اصول داشتن، امتحان چطور بود؟!
بعد امتحان اسمتونو تو لیست حذفیات نوشتین یا پاسی ها؟

داستان کوتاه پندآموزویک داستان عاشقانه

داستان مرد میلیونری که چشم درد داشت!!!

در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.

پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.

به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.

ادامه مطلب ...

پدر علم برق ایران فوت شد

درود بر دوستان جان  

 

۴ روز پیش پدر علم برق ایران فوت شد، کسی نفهمید.  

اگه یه روز ما بمیریم چی؟! 

  

این استاد گرامی اینقدر ارزشمند هستند که ما تو وبلاگ شیمی از ایشون یادی کنیم. 

مهندس تیمور لکستانی، پدر برق ایران و از بنیانگذاران دانشگاه صنعتی شریف که چندی پیش بر اثر سکته مغزی در بیمارستان ایرانمهر تهران بستری شده بود دوشنبه شب در سن ۹۶ سالگی درگذشت.

ادامه مطلب ...