سلامتی استادی که سرجلسه امتحان دید برگم سفیده، اومد درگوشم گفت نگران چی هستی؟....اسمتو بنویس بقیش بامن!
ولی حیف که از خواب پریدمو بقیه شو نفهمیدم چی شد...!!!
می خوام برم چندتا سوال از اساتید مون بپرسم .... با من همراه باشید ، خوش میگذره !!!
خوب اول برم اتاقه کی ؟ آها اتاق دکتر حسین زاده:
-سلام استاد میتونم چند تا سوال ازتون بپرسم ، استاد ، استااااااااااااااااد ...
-بله ،چیزی گفتی ؟ وایسا اینوری شم آخه اینور گوشم نمیشنوه!!! خوب حالا بپرس .
-استاد شما دکترای آلی دارین دیگه ؟
-نمی دونم . یعنی چی نمی دونم !!
-پس چی جوری آلی درس میدین ؟
-چه میدونم . ....
-إ استاد ببخشید حالتون خوبه ؟
-نمی دونم چه میدونم .... اصلا میدونی چیه یه مدته که یکی میاد تو گوشم هی زنگ میزنه و فرار میکنه !! منم میگم کیه کیییییییییییییییییه ولی جوابی نمی ده !!
-خوب پس استاد خداحافظ .
-چی گفتی ؟ هیچی خداحاقظ.
خوب حالا میرم اتاق دکتر نبوی:
-سلام استاد میتونم چندتا سوال ازتون بپرسم ؟
-حرف نباشه حرف نباشه .
-استاد فقط چندتا سوال !!
-چندتا سوال ها ؟ خوب بگو بگو کار دارم .
-استاد چرا اصول اینطوری نمره دادین ؟
-ها حرف نباشه ،می خواستین بخونین ها ....
-خوب اونایی هم که خوندن افتادن ؟
-به من چه ها ، من چیکار کنم ها ، میخواستن بخونن.
-خوب میگم استاد اونا خیلی خوندن ؟
-حرف نباشه من چیکار کنم ها ..
-هیچی استاد مرسی خدافظ
حالا میرم اتاق دکتر عمرانی:
-سلام استاد میتونم چندتا سوال ازتون بپرسم ؟
-هه هه هه به به بپرس (با خنده ) .
-استاد نظرتون درباره ی بقیه درسای شیمی چیه ؟
-ب ب بقیه درسارو فاک فاک فاک فاکتور بگیر فقط شیمی فیزیک .
خوب در ادامه ی سوالام میرسم به اینجا که چرا شیمی فیزیک ؟
-هه هه هه اینو باش ، صدای و ِ و ِ وز وز از کجاست ؟ !! نمی دونم استاد . پس فعلا بُ بُ بُ روتا من صدای ووووز وز از کجاست .
-باشه مرسی استاد،خداحافظ.
خوب بقیه استادا باشه واسه بعد الان دیگه دارم میرم خونه ...!! فعلا
سلام خدمت دوستان عزیز...
قبل از هر چیز، مدیر شدن امید رو بهش تبریک میگم و امیدوارم با حضور فعالش وبلاگ دوباره به روزهای اوجش برگرده.
یه خواهش از امید داشتم که تا حالا صد بار به علیرضا گفته بودم ولی....
واقعا از این قالب زیبا که هادی انتخاب کرده خوشم میاد ولی برای تغییر ظاهر وبلاگ هم باید فکری کرد!!!
میگم امید اگه قالب قشنگی پیدا کردی، این قالبو عوض کن.
.
.
.
به نظرتون پنجاه سال بعد اخبار 20:30 چه خواهد بود؟
گفتگویی که واقعاً روی فرکانس اضطراری کشتیرانی، روی کانال ۱۰۶ سواحل Finisterra Galicia میان اسپانیاییها و آمریکاییها در ۱۶ اکتبر ۱۹۹۷ضبط شدهاست. اسپانیاییها (با سر و صدای متن): A-853 با شما صحبت میکند. لطفاً ۱۵درجه به جنوب بچرخید تا از تصادف اجتناب کنید. شما دارید مستقیماً به طرفما میآیید. فاصله ۲۵ گره دریایی.
آمریکاییها (با سر و صدا): ما به شما پیشنهاد میکنیم ۱۵ درجه به شمال بچرخید تا با ما تصادف نکنید. اسپانیاییها: منفی. تکرار میکنیم ۱۵ درجه به جنوب بچرخید تا تصادف نکنید.
آمریکاییها (یک صدای دیگر): کاپیتان یک کشتی ایالات متحده آمریکا با شما صحبت میکند. به شما اخطار میکنیم ۱۵ درجه بشمال بچرخید تا تصادف نشود.
اسپانیاییها: این پیشنهاد نه عملی است و نه مقرون به صرفه. به شما پیشنهاد میکنیم ۱۵ درجه به جنوب بچرخید تا با ما تصادف نکنید.
آمریکاییها (با صدای عصبانی): کاپیتان ریچارد جیمس هاوارد، فرمانده ناو هواپیمابر یو اس اس لینکلن با شما صحبت میکند. ۲ رزم ناو، ۵ ناو منهدم کننده، ۴ ناوشکن، ۶ زیردریایی و تعداد زیادی کشتیهای پشتیبانی ما را اسکورت میکنند. به شما پیشنهاد نمیکنم، به شما دستور میدهم راهتان را ۱۵ درجه به شمال عوض کنید. در غیر اینصورت مجبور هستیم اقدامات لازمی برای تضمین امنیت این ناو اتخاذ کنیم. لطفاً بلافاصله اطاعت کنید و از سر راه ما کنار روید !!!
اسپانیاییها: خو آن مانوئل سالاس آلکانتارا با شما صحبت میکند. ما دو نفر هستیم و یک سگ، ۲ وعده غذا، ۲ قوطی آبجو و یک قناری که فعلاً خوابیده ما را اسکورت میکنند. پشتیبانی ما ایستگاه رادیویی زنجیره دیال ده لاکورونیا و کانال ۱۰۶ اضطراری دریایی است. ما به هیچ طرفی نمیرویم زیرا ما روی زمین قرار داریم و در ساختمان فانوس دریایی A-853 Finisterra روی سواحل سنگی گالیسیا هستیم و هیچ تصوری هم نداریم که این چراغ دریایی در کدام سلسله مراتب از چراغهای دریایی اسپانیا قرار دارد. شما میتوانید هر اقدامی که به صلاحتان باشد را اتخاذ کنید و هر غلطی که میخواهید بکنید تا امنیت کشتی کثافتتان را که بزودی روی صخرهها متلاشی میشود تضمین کنید. بنابراین بازهم اصرار میکنیم و به شما پیشنهاد میکنیم عاقلانهترین کار را بکنید و راه خودتان را ۱۵ درجه جنوبی تغییردهید تا از تصادف اجتناب کنید.
آمریکاییها: آها. باشه. گرفتیم. ممنون ...
میدونین شیطان ماه رمضونا کجا میره؟
اول توضیح بدم منشاء این سوال اینجاس که تو ماه رمضون خدا دستو و پای شیطونو میبنده و شیطون یه ماه بیکار میشه و دیگه نمی تونه مارو از راه بدر کنه!!! ( حالا کار نداریم که ما اصولا توی راه نیستیم که بدر بشیم!!!) حالا این سوال پیش میاد که شیطون این یه ماهو چکار میکنه؟!