وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

درک نمی کنم

بالاخره تونستم توی حذف و اضافه، مبانی رو بردارم.. اما الان واقعا نمیتونم استاد میرتیا رو درک کنم... یه جلسه اومد و درس داد. اما.. انگار داشت داستان تعریف میکرد.. سر کلاس خوابم برد 

نمی دونم ..کسی باهاش داشته؟؟ 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
الی دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 13:17

آره من باهاش داشتم خیلیم دوسش دارم خیلیم مردخوبیه ولی خداییش من سرهمه کلاسامیخادخابم ببره تقصیراستادنیس دیگه

آخه خیلی داستان میگه!!!!
امروز هم آخر کلاس، فیزیک رو به نهج البلاغه ربط داد

مینا چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 11:18

مهم نمره دادنشه که خیلی خوبه...
همون حل تمرینیو که میگه بخونی حله

الهام جمعه 5 اسفند 1390 ساعت 12:42

منم یاهاش کلاس داشتم.البته فیزیک ۱.اینقد که بنظرم خوب بوده فیزیک ۲ رو نگرفتم تا این ترم که بالاخره با میرنیا ارائه شد.فیزیک ساده درس میده.بعدم فیزیک کلا درس خسته کننده ایه.ببیییینن تو اگه الان با دکتر حسینی که شبیه پرفسور کارتونیاست میگرفتی معنی خواب رفتن سر کلاس به معنی واقعی کلمه میفهمیدی.کافی بود ۱ ذره سرتو اینور و اونور بچرخونی تا ببینی اکثریت چشاشون قرمزه و انگار با چشم باز خواب رفتن.

علیرضا شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 19:52

دوباره دان شروع شد
و بعضیا ... خونی رو شروع کردن!!!!
بابا وبلاگ جای مقدسیه!!!

مدیر کجاییییییییییییییییییی؟؟؟
بیا این صندلی داغ 4 رو را بنداز دیگه!!!

سعید یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 10:42

بابا اینا در مورد کدوم میرنیا صحبت میکنن؟؟
اونی که من می شناسم آدم بی خودی بود.با اون نمره دادن.
اااا.اونم درس ۴ واحدی(البته الان ۳ واحدی شده)

پاولینگ چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 11:41

منم باهاش داشتم و بیست شدم.... البته ورودی 87 هستیم و دیگه... ما بیست نشیم پس کی بشه !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد