وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

نوای عشق


نوای عشق از نای علی بود 

اذان صبح آوای علی بود 

علی را قدر پیغمبر شناسد  

      که هر کس خویش را بهتر شناسد 

علی را وصف در باور نیاید 

     زبان هرگز ز وصفش بر نیاید 

علی با درد غربت آشنا بود 

       علی تنهاترین مرد خدا بود


      تو این شبا، وقتی دارین دعا می کنین، دوستانتون رو فراموش نکنین.

...التماس دعا...

نظرات 7 + ارسال نظر
رامتین شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 02:11

منم این ایام رو تسلیت میگم و التماس دعا دارم.
امید شعرت عالی بود.

مرسی رامتین جان.
این شعرو قبلا یه جا دیده بودم، خیلی قشنگ بود، خوشم اومد. رفتم دنبال شاعرش، شعر کاملش رو هم پیدا کردم. شاعرش آقای پرویز بیگی حبیب آبادی.

امید شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 02:29

علی را وصف در باور نیاید
زبان هرگززوصفش بر نیاید
علی ترکیبی از زیباترین هاست
علی تلفیقی از شیواترین هاست
علی راز شگفت روز آغاز
علی روح سبکبالی و پرواز
زبان عشق را گویاترین بود
طریق درد را پویاترین بود
دل دریایی اش دریای خون بود
شهادت چون ضمیرش لاله گون بود
صلابت ذره ای از همتش بود
شجاعت در کمند هیبتش بود
سلاست در زبانش موج می زد
کلامش تکیه را بر اوج می زد
علی با درد غربت آشنا بود
علی تنهاترین مرد خدا بود
علی در آستین دست خدا داشت
قدم در آستان کبریا داشت
نوای عشق از نای علی بود
اذان سرخ آوای علی بود
شهادت از وجودش آبرو یافت
شهادت هرچه را دارد از او یافت
تپش در سینه اش حرفی دگر داشت
حدیث خوردن خون جگر داشت
تلاطم پیش پایش سخت آرام
تداوم در حضورش بی سرانجام
توان در پیش پایش ناتوان است
فصاحت در حضورش بی زبان است
خطر می لرزد از تکرار نامش
سفر گم می شود در نیم گامش
یورش از ذوالفقارش بیم دارد
تهاجم صحبت از تسلیم دارد
کفش خونین ترین گل پینه را داشت
ضمیرش صافی آیینه را داشت
من او را دیده ام آن سوی بودن
فراز لحظه ناب سرودن
من او را دیده ام در فصل مهتاب
درون خانه مهتابی آب
علی را از گل لا آفریدند
برای عشق مولا آفریدند
سخن هرچند گویم ناتمام است
سخن در حد او سودای خام است
ز دریا قطره آوردن هنر نیست
زبانم را توانی بیشتر نیست
ولی تا با سخن گردد دلم جفت
بگویم آن چه آن شوریده می گفت:
«علی را قدر پیغمبر شناسد
که هرکس خویش را بهتر شناسد»

مصطفی شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 02:34

امید رامتین حالا یه تعریفی ازت کرد تو باز جو زده شدی یه شعر دیگه نوشتی ؟!!!
منم تو این شبای قدر التماس دعا دارم...

علیرضا شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 03:14

من که اینجا رفتم حرم و برا همتون دعا کردم...
دوستای خوبم مارو هم یادتون نره توی این شبای قدر!!!
التماس دعا...

سحر شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 10:05

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش ازهمگان گناه مابود ولی
ما را به محبت علی(ع)بخشیدند.
تو دعا هاتون من رو هم فراموش نکنید
اقا علیرضا تو حرم یادی از ابجی سحر هم بکن .خیلی دعا کن برام .......

سعید شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 20:07

من هم تو این شبا التماس دعا واسه ی هم دارم.ان شاالله طاعات و عباداتتون تا این لحظه مقبول افتاده باشه.

حمیده یکشنبه 30 مرداد 1390 ساعت 17:01

دراین شبهااگرباران چشمانت فروریخت کویرقلب ماراهم دعاکن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد