وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

آبدارچی شرکت مایکروسافت!!!

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید. سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.

مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم. رئیس گفت:

امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد!!!

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند. تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد.

او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم.

نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراطوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید.

تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت: احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم!!!

نظرات 83 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 19:41

قبل از هر چیز یه سلام دوباره به همه دوستان خوبم که در این وب فعالند، در مورد این پست هم باید بگم : like

علیرضا پنج‌شنبه 20 مرداد 1390 ساعت 21:00

سلام محمد جون
رامتین جون منم like
:))))))))))))

امید جمعه 21 مرداد 1390 ساعت 00:43

تحاجم فرهنگی که میگن اینا...!!! like چیه؟؟!
فیس بوک زده های بی تمدن!!!


رامتین جون پستت قشنگ بود، like !!!!

۱ جمعه 21 مرداد 1390 ساعت 15:36

خوب بود

۱ یعنی چی؟!!!!!!!!!!!

بازگشت سعید شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 12:42

جالب بود

سحر شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 18:21

سلام من سحر هستم فوق لیسانس فیزیک البته هنوز دفاع نکردم
تو وب گردیها با وبلاگ شما برخوردم وبلاگ خوب و با نشاطی دارید تو قانون وبلاگتون با غریبه ها که نه هم دانشگاهی باشن نه هم رشته چطور برخورد میکنید راه میدید یانه؟
در ضمن از شما ها بزرگتر هم هستم دوست داشتم تو جمع شما باشم با هم مشورت کنید اگر قبول کردیدمنم بشناسید.
چون خیلی وقته وبلاگتون رو میخونم کم و بیش با همه اشنا شدم .و از این اشنایی بسی خرسندم
موفق باشید . منتظر جوابتون هستم .

سحر شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 18:24

راستی
رامتین جان مطلبت خوب بود مرسی از حسن سلیقه شما

امیر مهدی جولایی شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 22:17

منم ایمیل ندارم
ولی اکه بابام یارانه ام رو بم بده
یه ایمیل خوشجل میخرم

امیر داداش تو که ناسلامتی خودت کم کم داری بابا میشی!!!
علیرضا

سحر یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 10:52

امید جان عزیزم
تهاجم فرهنگی. نه تحاجم فرهنگی

امید یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 17:30

امیر جون تبریک میگم!!

سعید تو همون به پشت باش نمیخواد بازگردی!!

امید میگم این امیر به تو نگفته کی میخواد شیرینی پدر شدنشو بده!!!
علیرضا

امید یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 17:36

به دوست جدیدمون هم درود میفرستم و بگم که اکثر بچه های شیمی از فیزیکخوششون نمیاد, مثل درس شیمی فیزیک (مخصوصا با دکتر عمرانی)!!!! یکیش من.
مگر اینکه از خودتون دفاع کنین.
ولی من رای موافق میدم و خوشحال میشم که به جمع ما بیاین حتی واسه گرفتن غلط املایی هم که شده

رامتین یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 19:51

بابا شده!!!!
هفته پیش باهاش بودم، هیچی بهم نگفت.
نه!!!!
داش امیر دمت گرم دیگه!

امید یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 22:40

رامتین واقعا خبر نداشتی؟!!!
الان فقط نمیدونم بابا شده یا مامان، آخه نگفته بچش پسره یا دختر!!

محمد دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 12:06

بابا من بچه اش رو دیدم، به خودش نگید ولی زیادم خوشگل نیس . تازه اسمشم محموده. امیر محمود جولایی
راسی امید منم خیلی از فیزیک خوشم نمیاد، ولی رای موافق میدم چون هر کسی یه شخصیتی داره و این اصلا به رشته ربطی نداره فکر کنم یه ربطی با کشک داره !! به هر حال امیدوارم اوقات خوبی رو در این وب ( که به سختی پیش میاد ) داشته باشی!
حالا واسه امیر محمود چی بخریم؟

سحر خانم تو وبلاگ ما رسمه هرکی سوتی تایپی میده باید شیرینی بده !!

مصطفی دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 13:11

اولا رامتین جان پست باحالی بود... ایول.
دوما موافقم .... همون وروده ۱عضو جدید ...
سوما آخه امیر مهدی خودت واسه جامعه مضری اون وقت ۱نفر دیگه رو به این جامعه اضافه میکنی ... ؟!!!!!!!!!!!!

امید دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 13:43

امیر، این چه اسمیه که گرفتی؟ مگه قرار نبود اون اسمو بذاری؟ کی انتخاب کرده.

مریم خانم ما کی همچین رسمی داشتیم؟؟؟؟؟؟!

سوتی نده دیگه امید!!!
وبلاگ خودشونو گفت!!!
علیرضا

الهام دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 15:06

پست جالبی بود.سحر جون ورودتو تبریک میگم

رامتین دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 16:16

آره بابا امیر محمودم شد اسم!
حداقل نیومد یه مشورت کنه!!!
ورود عضو جدیدم تبریک میگم.

سحر سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 20:03

با سلام به همه دوستان گلم
از ابراز لطف شما و مهمان نوازی خوبتون ممنونم
مریم جون اگر با هر سوتی شیرینی میدید که باید با یه قنادی قرار داد ببندید
ولی فکر کنم واقعا یکی بابا شده
به هر حال قدم نو رسیده مبارک

سحر سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 22:41

چرا شما شیمی ها از فیزیک بدتون میاد .
من همسرم فوق لیسانس شیمیه ولی من هم از شیمی خوشم میاد هم از شیمیست ها
البته همسرم هم از فیزیک خوشش نمیاد از فیزیک دانها رو نمیدونم

امیر مهدی جولایی سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 22:42

سحر خانوم از شما بعید
بابا چیه بچه کیه
هنوز دهنم بوی شیر میده
تازه مامانم بهم قول داده اگه روزه هامو بگیرم واسم ps1 بگیره
من این شایعات رو تکذیب میکنم
داش علی بگم . . . . .

سحر سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 23:34

امیر مهدی عزیز سلام
راستش ترسیدم گفتم با این سن مایکرو فر هم بود بچه نمیشد
علیرضا جان این چی بود بستی به امیر بیچاره
امیر جان اگر دهنتون بوی نسکافه هم داد بچه دار نشو
از شما چه پنهون دیدم پیروزی 2-0 عقبه حالم گرفته شد
گفتم بیام به امیر بگم یهو اسمشو میذاشتی امیر محمود احمدی نژاد جولایی اخه پسر خوب پاچه خواری تا کجادیدم که اصلا تکذیب شده خوب شکر خدا .

گوش به حرفای این امیر ندید!!!
این زنو بچه داره!!!
علیرضا

سحر سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 23:50

یه سلام ویژه خدمت اقا هادی
اقا هادی نظر شما چیه ؟راجع به حضور من در وبلاگتون ؟
یه پیشنهاد دارم
اونم اینکه یه پست بذارید با عنوان صندوق نظرات و انتقادات که همیشه در صدر وبلاگ بمونه وسایر پست ها همیشه زیر اون باشه .
این پست جایی باشه هم برای انتقاد و هم محاورات روزمره دوستان هم گفتگو وبحث های سازنده درش انجام بشه .
علی اقا گرفتی? do you understand
نری شایعه بسازی برا بچه مردم ما رو هم تو شک انداختی !!!!!
بحث های سازنده
وبلاگ ما چنین مزیتی داشت خیلی پست کاربردی و مفیدی میشه . بازم تا نظر مدیران عزیز چی باشه ؟؟؟؟

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 00:05

راستی امید جان شما ادبیات چند میشدی بابا ؟
سعید یه جا نوشته بازگشت سعید
شما بهش گفتی به پشت باش نمیخواد برگردی ؟اگر یکی به پشت باشه بعد برگرده میگن طرف بازگشت یا میگن طرف برگشت !میگم این پارچه نویسی حجاج و... و اینجوری معنی میکردی؟مثلا نوشتن بازگشت عارفانه .... یعنی طرف عارفانه از پشت برگشت یا عارفانه به پشت بود حالا برگشت ... یعنی چی معنی کن ببینم
حالا که گفتی بیام فقط غلط ها رو بگیرم برای تو یکی همین کارو میکنم !!!!!!!!
در ضمن امید جان یادمه که شما اولین نفری بودی که بهم خوش امد گفتی تهران اومدی خودم اولین نفرم که بهت خوش امد میگم مرسی در ضمن اسم همسرم هم امید ه

محمد چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 01:04

داش امیر پس اون بچه کی بود بهم نشونش دادی؟
ولی خوشم اومد سحر خانوم هنوز از راه نرسیده چند تا ایده قشنگ داد.من که موافقم، از همه طرفدارانم میخوام برای نهایی شدن این لایحه به پای صندوق ها بیان!!!!!

محمد جون باز تو شروع کردی!!!
بازم داری یار جمع میکنی!!!
تا کی میخوای شورشی باشی!!!
علیرضا

محمد چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 03:54

نه علی جون ما دیگه کلک و پرمون ریخته واسه خنده گفتم! تازه من که لشکر کشی نکردم فقط بعنوان یه آدم معروف فراخوان دادم!!!!!!!!

مریم مهندسی شیمی 88 چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 05:55

خب هم اسمم رو طوری مینویسم که رشتم مشخص باشه و حالا خوبه آدرس وبلاگمونو هم گذاشتم اینجوری سوتی میدی!!!!
فکر کنم با این سوتیا باید تو فکر تاسیس یه قنادی باشی

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 08:09

سلام به همگی
گذاشتن یه همچین پستی کمک میکنه بحث ها تو حاشیه نرن .توهر پستی در مورد همون پست نظر داده بشه . یکی مثل من نیاد تو پست ابدارچیه مایکرو سافت کامنت بذاره و خودش معرفی کنه .
علی جون اقا محمد فقط نظرشون رو شفاف گفتن .شما هم همین کارو کن گلم .
در ضمن من شورشی نیستم اقا محمد هم اگر سابقه لشکر کشی و شورش دارن بامن همراه بشن اهل گفتمان وصلح میشن .تا حالا یک رای علی اقا شما دومی هستید یا نه مخالفی . ؟فوری رای جمع کنید !!!!!!!!!
امید جان تو وبلاگ مریم اینا نری بیچاره میشی
از الهام خانم و رامتین عزیز و مصطفی و خانم فرزانه امیری و... خبری نیست

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 08:32

نصیحت خنده دار یک مرد به پسرش : هیچ وقت زن نگیر و به پسرت هم بگو زن نگیره !!!
امیر گوش کن

رامتین چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 10:30

فکر کنم منظور سحر خانم یه جور تالار گفتمانه، و من با این بدجور موافقم.
در ضمن علیرضا خودت شورش رو دوست داری گردن محمد ننداز!!!!

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 10:52

به به اقا رامتین عزیز
از اشنایی با شما خیلی خرسندم نبودید
اگر اشتباه نکنم شما قائمشهری بودید ؟
من یه بار عروسی یکی از دوستای امید(همسرم) اومدم قائمشهر شهر زیبایی دارید .
اقا رامتین تالار گفتمان منظور چت روم نیست !تاکید میکنم بحث سازنده توش انجام بشه تبادل نظر و...
با این توصیف شدید 2 نظر موافق

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 11:58

اقا رامتین شما قائمشهری بودی یا امید ؟

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 13:55

اقای بخت بی صبرانه منتظر رای شما هستیم.

منم همیشه موافق ورود افراد جدید بودم
علیرضا

امید چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 14:44

باز دوباره یه موج منفی برای نابود سازی من تو وبلاگ ایجاد شده. میگن آدمای بزرگ دشمن زیاد دارن...

سحر خانم در مورد سعید گفتم که "نمیخواد بازگردی" که این کاملا هم مفهوم "بازگشت"ه ولی با "برگردی" نه، خواهشا مغلطه نکنین.

مریم خانم و علیرضا، اوکی، سوتی که دادمو قبول دارم، در اون لحظه حواسم نبود.

بعد یه بوهایی داره میاد، یه کاسه ای زیر نیم کاسست...

دیدید گفتم!!!
امید هم یه بوهایی به مشامش خورده
امید جون همش کار محمده!!!
علیرضا

محمد چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 15:20

آقا چه بویی میاد! چه کاسه ای چه کشکی؟چرا به رای گیری توهین میکنی؟

انکار نکن!!!
علیرضا

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 15:29

اقای بخت در مورد پست جدید هم نظر میدید لطفا؟

درباره کدوم پست؟؟؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 15:45

میگم اقا امید مرسی اعتماد به نفس وجود مخالفان را از بزرگی خودتون میبینید ..........یه بار اعتراف نکنی داداش.
شما اینجوری نابود نمیشی با یه حشره کش حله.
نا راحت نشی جنبه داری یا نه ؟
حضورتون پر رنگه خوشم اومد ازتون ولی تو وبلاگ از همه فعال تر خودتی . شما چهره جذاب و شیرین وبلاگ هستی خودتو ناراحت نکن .
در مورد این پست جدید که قرار شد بزنید نظر ندادی ؟؟؟
بعد بو از کجا میاد ؟ بوی چیه من راهم دوره بو بهم نمیرسه !!
کاسه برای چی زیر نیم کاسه است ؟
نظر تون و بدید ؟
امید برای بار سوم میپرسم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نظرت چیه؟
دو رای موافق از رامتین و محمد داریم .
بقیه چی؟

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 16:28

اقای بخت همون که پیشنهاد دادم بذارید تا نظرات وانتقادات بچه ها تو اون پست انجام بشه یه جور تالار گفتمان که بحث و تبادل نظر تو اون انجام بشه نه تو پست ابدارچی مایکرو سافت !!
البته این پست دایما در صدر صفحه اصلی بمونه .
ای بابا خسته شدم از بس توضیح دادم . متوجه شدید . یا دوباره بگم بیچاره دکتر عمرانی...........

آهان !!!
فهمیدما فقط متوجه نشدم!!!
اونم خوبه!!!
علیرضا

محمد چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 16:45

آها بو از اینجاس،دکتر عمرانی؟!؟!؟!
علی آقا من چی رو انکار میکنم؟ یه نفر صاف و ساده بگه تا ما هم متوجه بشیم که چه بویی واز کجا میاد؟
راستی من یه بویی جدیدا احساس میکنم، شبیه به بوی پتاسیم فتالات!

امید چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 17:35

به چنتا سوال باید جواب بدم؟!
واسه اینکه طرح با تمام آرا تصویب نشه، مخالفم. :دی

رامتین چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 17:52

اولا در جواب سحر خانم: امید قائمشهریه نه من.
بعدشم علیرضا الکی کلکل رو شروع نکن٬ بویی هم نمیاد.
بیچاره محمد که گیر شماها افتاده!!!

امییییییییییییید
امییییییییییییید
بیا ببین این رامتین چی میگه!!!

امید چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 18:16

واااااااااااااااااااااااای رامتین!
تو هم آره؟!
دمت گرم دیگه

میبینی امید جون
یا بو از رامتینه یا از محمد
من نمیدونم دیگه!!!
علیرضا

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 18:33

رامتین عصبانی نشو فحش که ندادم گفتم قائمشهری هستی یا نه ؟ امید بالاخره چی موافقی یا نه ؟ رای ممتنع داریم !ولی مخالف نداریم . بیا تو موافقا خودم هواتو دارم
با امید واقای بخت شدن 4 تا
خانم ها رای نمیدن

محمد چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 18:36

بو هم از خودتونه.آقا من دیگه به این چرندیات جواب نمیدم! حالا واسه خودتون حال کنین!

خب بابا !!!

علیرضا

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 18:39

این چه بویی که تا حالا مونده تا حالا رد نشده

هیچی یه چیز درون خونوادگی و شمیایی بود که بین خودمون حل شد!!!
علیرضا

سحر چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 21:41

حل شد خدا رو شکر

حالا به رای گیری برسیم !!
اقای بخت ببخشید در غیاب اقاهادی مدیریت وبلاگ با کیه ؟
میشه به ایشون بفرمایید زحمت این پست رو بکشن البته اگر موافق باشن .
فقط خواهشا نه بچه بغل کسی بدید نه دنبال صاحب بوی شیمیایی بگردین یه ذره جدی باشین بذارید نتیجه گیری کنیم
این کار برای وبلاگتون خوبه .
دیگه این بحث های خونوادگی میره اونجا مطرح میشه که خیلی هم سازنده و جنجالیه

رامتین چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 21:54

سوءتفاهم نشه امیدجون من ناراحت نشدم.

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 22:07

منم با نظر خانم سحر موافقم .ایده جالبیه البته اگه درست اجرا بشه

الهام چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 22:15

سحر جون پیرو رای گیریت بگم که خودم موافق و طرفدار سرسختتم.خودمم قبلا این موضوع رو توی ۱ایمیل به آقا هادی گفته بودم.بلکه شما که بزرگتری موفق شی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد