درود بر دوستان جان...
چیکار میکنید با امتحانا؟!!...همه چی آرومه؟!!....امیدوارم که به اون چیزی که از پایانترم انتظار داشتین رسیده باشین, حالا یا مشروط نشدن بود یا فقط پاس کردن درسا و قبول شدن...یا معدل الف شدن یا شاگرد اول شدن!!!!
دیگه کم کم امتحانا داره تموم میشه واین ترم هم مثل بقیه ترما دار فانی رو کم کم داره بالا میره...و فقط خاطراتش باقی میمونه. تو این پست یه چنتا عکس از این ترم و چنتایی هم از قبل گذاشتم تا هم تجدید خاطرات بشه و هم یکم از حال و هوای امتحان بیاییم بیرون.
********************
اینجا سالن مطالعه خوابگاه نواب است, ساعت 2:30پاسی از شب....
خوب چیکار کنیم؟!! بارون میومد و هوا بس ناجوان مردانه سرد...
********************
احتمالا نویسنده ی این متن بابلی اصیل بوده...
متوجه نشدین؟... دوباره نیگا کنین..... 2تا 'و' پشت هم نوشته شده
********************
آقا جون مادرت کتابو بذار سرجاش...
رو در سالن مطالعه خوابگاه نوشته شده
********************
این عکس رو تابلوی اعلاناته جلوی اتاق آموزشه. نمیدونم هنوزم هست یا نه!
********************
اینم عکس هم از ساختمون علوم پایه شکار شده...
********************
این یکی هم موقع حذف و اضافه تو سایت دانشکدس
********************
تو خوابگاه...
********************
بازم از این عکسا هست...
دقت کنین که اسم پست عسکای سیاه و سفیده...نه عکس!!!
اون عکس دوم چه ربطی به بابلی ها داشت؟کی گفته بابلی ها وو میزنن؟ والا ما استاد بابلی داریم وو نمیزنه ولی استاد آملی و فریدونکناریمون رو بیاین ببینین.حالا ۱ اشتباه چاپی میزنن به جمع...عکس سومی و آخری خیلی باحال بود
امید جان اینا برای شما جذابه ولی برای بچه های خوابگاهی مخصوصا اونم از نوع نوابش یه چیز عادیه...
ولی با این حال خیلی باحال بود...
موفق باشید...
اندکی جالب بود;-)
اون حذف اضافی رو از رو سیستم من گرفتین؟؟
آخه همیشه به من ازینا میده
اه اه اه....................................چقدر درس میخونید!!!!!!!!!!!!