وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

شعر شیمیایی ۳

درود بر دوستان جان 

این پست هم بخاطر انتقادایی که بعضی دوستان کردن و دیگه نگن که چرا فقط کل میندازن.

بعد از پستای موفق 'شعر از نوع شیمیایی' که رامتین گذاشته بود گفتم که من هم خودمو تو این عرصه بسنجم. امیدوارم خوشتون بیاد.  


چرا...؟

چرا چون باز مغلوب اسیدی ؟ چرا غرقی به بحر ناامیدی ؟

چرا بیهوده پنداری شب و روز ؟ چرا حسرت چرا صدآه جان سوز؟

مگر گاز نجیبی گوشه گیری ویا اکسنده ای کاهش پذیری

چرا پیوند ایمان را بریدی ؟ مگر عالم تر از خالق تو دیدی؟

تفکر کن به هر برگی که خوانی که شاید ارزش خود را بدانی

تو با ارزش تر از الماس هستی چو دل داری پر از احساس هستی

جهان چرخد به گرد هسته او همه ذرات شده وابسته او

چو یک دم ذره ای از او جدا شد همان دم او عدم شد بر فنا شد

گر استرخوش عطر و خوش بوست اسید والکل هردو آیت اوست

کاتالیز گونه بر قله نظر کن به سرعت خط پایان را گذر کن

به اکسایش الکل را آلدهید کرد گهی شادت کند گاهی دهد درد

کتون را از الکل دوم بنا کرد که لوکاس نوع الکل را جدا کرد

ببین اورا به هر برگی که خوانی که شاید از عقوبت خود را برانی   

 

خوب بید؟!!

نظرات 13 + ارسال نظر
باران پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 16:57

سلام خوشم میاد اینفرمیشنتون بالاست.با توجه به این شعردیدید که اون اسم بهتون میاد.طبع ادبیاتیم میگه شعرتون خوب بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

بله. اسم جالبی بود.

رامتین پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 17:44 http://khialeto.blogsky.com/

سلام امید جون.
دمت گرم شعر جالبی بود.
دوباره به وبلاگ فضای ادبی دادی!

الهام پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 18:25

قشنگ بود.به این میگن انتقادپذیر.

مهسا پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 18:40

جالب بود
قشنگ بود
سبک بود.من که فهمیدم

فاطمه-nightt پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 18:52

قشنگ بود...
شاد باشی...

امید پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 19:53

لازم میدونم که بگم بچه های شیمی محض به عمق این اثر هنری بیشتر پی میبرن تا کاربردیا
بچه های محض مصرع به مصرع این شعرو با وجودشون درک میکنن و باهاش زندگی میکنن.

مهسا پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 20:05

آقا امید منم مصرع مصرع این شعرو با تموم وجودم درک کردم،فقط شیمیا نیستن که درک میکنن.
ما پارسال تموم اینا رو از بر بودیم.
ولی خب البته ما با اینا زندگی نمیکنیم.

کلا منظورم با کاربردیا بود.
فک کنم اگه شما شیمی محض میخوندی موفقتر بودی. چون واقعا متن ادبی سنگینی بود

علیرضا پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 21:37

امید جون داداش بهتره یه نگاهی به شعر از نوع شیمیایی های قبلی بندازی!!!

امید پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 23:22

به علیرضا جون. از این ورا... بالاخره تو از اون کتابا دست کشیدیو یه سری هم به ما زدی.
منظورت کدوم شعر از نوع شیمیایی های قبلیه؟!!

مصطفی جمعه 10 دی 1389 ساعت 00:21

امید جون شعره به این سادگیو که غیره شیمی محضام درک کردن ،حالا تو هی بگو شیمی محض ،همون بهتر که به این چیزای ساده فکر کنیدو باهاشون زندگی کنید تا اموراتتو بگذره.
ما شیمی کاربردیا به چیزایی بزرگترو عمیق تر فکر میکنیم
البته هر دو رشته قابل احترامه

امید جمعه 10 دی 1389 ساعت 14:03

علیرضا واقعا ازت عذر خواهی میکنم.
از همینجا اشتباهمو اعلام میکنم. اولین کسی که شعر از نوع شیمیایی گذاشت علیرضا بوده و درواقع شروع این شعرها از علیرضا بوده.
باز دوباره از همه بخصوص علیرضا پوز میطلبم.

پری جمعه 10 دی 1389 ساعت 23:42

شعر جالبی بود ....
مخصوصا اون بیتای آخرش که خیلی به درد امتحان آلی میخوره !!!
مرسیییییییییی

رامتین شنبه 11 دی 1389 ساعت 10:31 http://khialeto.blogsky.com/

امید جون بابا دو دقیقه ازت تعریف کردیما!!!!!!!!
آخه این شعرم درک کردن داشت که محضا درکش میکنن!
به قول مصطفی شما محضا برید همین چیزای ساده رو درک کنید!
رو این که کاربردی بهتره حرفی نیست٬ ولی محض و کاربردی نداریم. چه فرقی میکنه!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد