وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

وبلاگ دانشجویان شیمی دانشگاه مازندران

University of MaZandaran Chemistry Students' Weblog

نامه فرانسیم به نامـــــــــــــــزدش!!!

من این نامه رو می نویسم که بگم نمی تونم با تو ازدواج کنم ؛من نامزدیمون رو بهم میزنم.،فکر می کنم بخوای بدونی چرا؟ پس بذار توضیح بدم.
از اول شروع می کنم .... 


 

 

 

 

 

'برو تو ادامه مطلب'

 

 

همه اینها از وقتی شروع شد که من،دختر اکتینیوم-227 توسط اشعه آلفا متولد شدم.
من نه تنها بی ثبات بزرگ شدم، بلکه روانپزشک من اخیراً گفته که من مبتلا به جنون جوانی و بیماریهای روانی هستم و براش سخته که بگه من 20 تا ایزوتوپ جدا دارم .
حقیقت تاسف بار اینه که فرانسیم-223 (طولانی عمرترین ایزوتوپ من) نیمه عمره و 21 دقیقه زندگی می کنه و بعد از اون من به رادیوم-223 تبدیل می شم . فرانسیم-221 من نیمه عمره و فقط 8/4 دقیقه زندگی می کنه و چون خونواده ما طول عمر کوتاهی داره نمی تونیم مورد استفاده مفیدی واقع بشیم .
من بچه ساکتی بودم . وقتی هستی و وجود من در سال 1939 توسط مارگارت پری در مؤسسه کوری در پاریس کشف شد، من خیلی هیجان زده بودم! بعد از کشف من در این کشور اسمم رو فرانسیم گذاشتند . اونا منو با خواهرام (لیتیم، سدیم، پتاسیم، روبیدیم و سزیم) آشنا کردن، من هم خیلی زود یاد گرفتم که عضوی از خونواده فلزات قلیایی هستم .
ما شباهت های زیادی به هم داشتیم ؛ یک ظرفیتی بودیم، در هوای آزاد کدر می شدیم و دمای ذوب پایینی داشتیم و با آب واکنش می دادیم .البته فقط اینا نبود، ما در مجموع بلور نرمی داشتیم ، در طبیعت به صورت آزاد وجود نداشتیم بلکه به صورت ترکیباتی از هالیدها وترکیبات مضاعف با فلزات بودیم.
پدر می گه: مهم تریم شباهت من و خواهرام آرایش الکترونی اتمهامونه ولی پدر همیشه توضیحی برای همه چیز داره . یه دفعه از اون پرسیدم که چرا لیتیم رو بیشتر دوست داره و چون من دوباره بی ثباتی رو شروع کرده بودم پدر بالاخره اعتراف کرد که لیتیم رو به خاطر رفتار با ثباتش که بخشی از زندگیشو ساخته بود بیشتر دوست داره. می گفت : من هیچ هدف با معنی که بتونه ببینه ندارم و بعد منو از سر تا پا بررسی کرد و گفت که باید یه کاری با جرم اتمیم بکنم. من گریون به طرف اتاقم رفتم و به آیینه نگاه کردم . جرم اتمی من در حدود 223 بود یعنی بیشتر از هر کسی توی خونوادم(خانواده فلزات قلیایی).
جان! من اصلاً نمی تونم اینو تحمل کنم !
تو دیدی که تلاش من برای رژیم گرفتن بیهوده بود...مقدار بسیار زیای از من بر پوسته زمین وجود داره .
من وقت زیادی برای فکر کردن دارم . داشتن دمای ذوب c 270 چیز خیلی بدی هم نیست . در واقع تغییرات حالتی من، هیجان زیادی به زندگیم می بخشن.
ولی یه چیزایی هست که منو اذیت میکنه؛ حتی بیشتر از 30 سال پیش که من کشف شده بودم، خواهرام تحویلم نمی گرفتن و هنوز هم منو به خاطر هیچی ترک می کنن. خونواده قلیایی همیشه مشهور بوده ولی هیچ کس من واقعی رو نمی شناسه ! چرا که یادم می یاد در ”شیمی معدنی“، ر.ت.سندرسون گفت:”بجز شباهت کوچکی که بین فرانسیم و سزیم وجود داره ، چیز زیادی از این عنصر شناخته شده نیست“.
سزیم! اون منو با سزیم مقایسه کرد ؛ خواهر من که توسط یه کانی به اسم پلاسیت استخراج می شه، هیچ کس، هیچ وقت، هیچ مقدار قابلیت اندازه گیری منو توی اون آشغال پیدا نمی کنه !
...متاسفم که دوباره دارم بی ثباتی رو شروع می کنم.
راستی، تا حالا شنیدی که مردم منو واقعاً به صورت مصنوعی درست می کنن؟
...درسته! کاری که اونا می کنن بمبارون کردن تریوم با پروتون هاست که در یک لحظه فرانسیم ساختگی به وجود می یاد.
جالبه نه؟!کی می دونه؟ شاید یه روزی این عنصر خوب و قدیمی با عدد اتمی 87 به جامعه نفوذ پیدا بکنه و اون وقته که من اون چیزی رو که هستم رو می پذیرم ! ولی تا اون وقت، میدونم که ما هیچ وقت نمی تونیم برای همدیگه باشیم.
جان، من واقعاً متاسفم . لطفاً سعی کن که درک کنی. من همیشه تو رو دوست دارم و هیچ وقت زندگی کوتاهمون رو فراموش نمی کنم.
                                                                          دوستار همیشگی ات؛
                                                                                   فرانسیم آلکانی

نظرات 6 + ارسال نظر
باران یکشنبه 28 آذر 1389 ساعت 08:25

سلام پاراگراف اولش هیچ ربطی به ادامش نداشت ولی برای جلب توجه جالب بود.دست شمامرسی.

الهام دوشنبه 29 آذر 1389 ساعت 10:19

سلام.جالب بود.

فاطمه جمعه 3 دی 1389 ساعت 14:35

ohhh my god...
سنگین بود واسم...
اگه بگم هیچی نفهمیدم دروغ نگفتم...
شاد اگه متراژ و مساحی و عکس برداری بود چیزی می فهمیدم....
اما شیمی...نه!!!!!!
موفق باشی و شاد دوست خوبم...

امید شنبه 4 دی 1389 ساعت 00:09

فقط یه دسته از دانشجوها هستن که این مطلبو میفهمند, فقط بچه های شیمی اونم فقط محض و دیگر هیچ. حتی کاربردی.
حالا خوبه تو که رشتت شیمی نیست و نفهمیدی...

مهسا دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 14:17

وای.نه کی گفته که فقط شیمیا می فهمن؟
من که شیمی محض نبودمم خیلی جاهاشو فهمیدم.

مینا یکشنبه 3 بهمن 1389 ساعت 06:52

پتاسیم ولیتیم که خیلی بهشون میاد پسر باشن پس چرا خواهرای فرانسی هستن؟؟
درضمن مهمتریم نه مهمترین....
خواستم بفهمی کل متنتو بادقت خوندم اینم یکی ازاشتباهاتت بود

شاید شما چیزایی از این دو عنصر دیده باشید که بنظر شما پسر میان. ولی بنظر من تمام عناصر گروه اول دخترن و عناصر گروه دو پسر, چون خاکی اند...
از وقتی هم که گذاشتین و متن رو با دقت خوندین ممنون. از این به بعد حتما حواسم هست که اشتباهی نکنم که شما دومیش رو پیدا کنین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد